- از تو بهشت نمی خواهم با حوریان مه پیکر و جوی های شیر و عسل لطفا گوشه دنجی به من بده با قلمی و کاغذی و چند جلدی کتاب ، بهشت من آن جاییست که فارغ از دغدغه های پشت پنجره، اتاقم چیز بنویسم و چیز بخوانم .
واقعا فکر کرده وعدهی بهشتاش به اندازهی کافی چرب و چیلی و فریبنده هست؟ اصلا ما رو قراره فریب بده آیا؟ اون درختها و نهرها و انواع طعام و میوه و اینا ...یعنی ما ندید بدید و نخوردهایم؟ پری و حوری و اینا هم که یعنی اول تا آخرش باید بیخیال معنویت و روح و اینا بشی و همون جسم رو عشق است که! این وسط خلقت دنیا رو نمیدونم چیکارش کنم! واقعا چی فکر میکرده پیش خودش؟!
بهشت من .. آنجاست که می نشینم دستهارا روی زانو می گذارم چشمهایم را می بندم و سعی می کنم هیچ صدایی را نشنوم سعی می کنم از پشت تارهای تاریک زندگیم تمرکزم را برنگ سفید جمع کنم و آنهارا به تمامی وجودم بکشانم بهشت من همانجاست که من ذره ای از نوری هستم که می رود تا به ابدیت بسوی نور کل ... بهشت تو هم زیباست .. اما همه چیز در کتابها نیست
فکر کنم بهشت ما هم همین باشد البته به شرطی که پشت این پنجره دنیایی نباشد که در آن کودک یتیمی گرسنه سر بر بالین بنهد..
خبر خبر خبر
یک ربع سکه:
کادوی کسی که تا پایان مهر ماه درست حدس بزنه که ادامه رمان سی جی ام چی میشه...
1- نین گال چه جور شخصیتی داره؟
2- و آیا مرد سیاهپوش زاییده تخیل این دختر چهارده ساله است یا خیر؟
3- نقش بارتو هاراس و مرد باغبان بارتیه و ویگو مورتنسن در داستان چه خواهد بود؟
با مراجعه به وبلاگ ما می توانید سه فصل نخستین این رمان را مطالعه فرموده و پاسخهای خود را در بخش نظریات وبلاگ ما ارسال کنید.
فراموش نفرمائید که آدرس وبلاگ و یا ایمیل خود را حتما درج فرمائید تا در صورتیکه برنده شوید با شما تماس گرفته شود.
بهشت من دستان توست که گرد تنم حلقه می شود...
اجازه بده یه فلاسک شیر و عسل با یه ندیمه که وقتی خالی شد بره برات پرش کنه برات بذارم!
بهشت که آخه بی حور و شیر و عسل نمیشه! خوبیت نداره:)
برای آنان که فارغ از دغدغه های پشت پنجره شدند بهشت جهنم میشود ...
زحمت ساختن بهشت رو باید به خودت بدی.
دید خواستن یه گوشه دنج واسه فرار یعنی معترضی عاشقی زنده ای همیشه زنده باش
واقعا فکر کرده وعدهی بهشتاش به اندازهی کافی چرب و چیلی و فریبنده هست؟
اصلا ما رو قراره فریب بده آیا؟
اون درختها و نهرها و انواع طعام و میوه و اینا ...یعنی ما ندید بدید و نخوردهایم؟
پری و حوری و اینا هم که یعنی اول تا آخرش باید بیخیال معنویت و روح و اینا بشی و همون جسم رو عشق است که!
این وسط خلقت دنیا رو نمیدونم چیکارش کنم!
واقعا چی فکر میکرده پیش خودش؟!
بهشت جایست که اونجا آرامش داشته باشم . اگه این دنیا نشدن و نمی شه اون دنیا می دونم که هست.
بهشت من ..
آنجاست که می نشینم
دستهارا روی زانو می گذارم
چشمهایم را می بندم
و سعی می کنم هیچ صدایی را نشنوم
سعی می کنم از پشت تارهای تاریک زندگیم
تمرکزم را برنگ سفید جمع کنم
و آنهارا به تمامی وجودم بکشانم
بهشت من همانجاست
که من ذره ای از نوری هستم که می رود تا به ابدیت
بسوی نور کل ...
بهشت تو هم زیباست ..
اما همه چیز در کتابها نیست
سلام
وبلاگتون قشنگه از جملاتتون خیلی خوشم اومد.
دوست دارم با هم تبادل لینک کنیم اگه دوست داشتی وبلاگ من رو با نام روانشناسی لینک کن بعد خبرم کن.
ممنون
بهشت من اونجایی که با همسرم علی باشم ........
تنها فقط با علی!!!
خیلی خوبه که اینطور دوستش داری . براتون آرزوی خوشبختی بیشتر می کنم
وااااااای ٬ عالی بود .
مرسی مرسی