-
* رادیو
1394/05/14 16:29
موجِ دریا رو میشه از فرکانسِ تو شنید وقتی پیچ زلفتو رو شونه هات وا می کنی ...
-
* در مورد دوست داشتن ...
1391/06/19 20:02
آدم باید مثل خدا باشد ، از همه دور و به همه نزدیک ، آنگونه که باشد ، همه را دوست خواهد داشت و همه دوستش خواهند داشت . آدم باید نباشد و در عین نبودنش باشد !
-
* شلوغی
1391/06/18 16:55
یک جایی را بلدم که هیچ وقت شلوغ نیست، آدم می تواند آنجا بنشیند و به آسمان نگاه کند، کتاب بخواند ، چای بخورد و گاهی هم زیر لب آواز بخواند، هیچ کسی هم نیست که خلوت آدم را به هم بزند، آدرسش هم ...
-
* نصیب من
1388/11/11 03:47
موقع قدم زدن ، دست تو توی جیب من گرمی من مال تو ، مهربونیت نصیب من
-
* حکم جلب
1388/06/21 20:43
بگذار به چشم تو بدهکار بمانم شاید که مرا جلب کند ناز نگاهت
-
* ...
1388/06/19 21:44
بگذار تلاشی بکنم تا تو به دست آیی چون ساده به دست آمدنت ، کیف ندارد .
-
* یاد
1388/06/16 01:20
- این عددهای رو قبض تلفن، تو رو یادم میاره ...
-
* تردید
1388/06/10 04:49
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ماه افتاده تو فنجون چایی ، بخورم یا نخورم ؟
-
* یکبار دیگر
1388/06/05 05:19
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 - آخه چند بار بهت بگم دوستت دارم ؟ - یکبار دیگه .. - دوستت دارم . - خب
-
* اتفاقی
1388/06/02 03:12
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 - بابایی ، تو و مامان چطوری با هم آشنا شدین ؟ - خیلی اتفاقی ... - اونوخ من چطوری بوجود اومدم ؟ - تو هم همینطور پسرم ... Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 پی نوشت : - این وبلاگ به طور خیلی اتفاقی سه ساله شد .
-
* درد مشترک
1388/06/01 03:26
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 - تو هیچوقت نمی فهمی چقدر خوب است تو را داشتن ، پی نوشت : - راستش خودم هم آنقدر که باید این را نمی فهمم .
-
* دورهء آخر زمون
1388/05/30 01:07
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 داشتم حسودی می کردم به زن و مردی که دست هم را گرفته بودند و توی پیاده رو قدم می زدند و چه عاشقانه هم بود ، که یک لحظه زن برگشت و نگاهی انداخت توی چشمانم و چشمکی هم رویش ، حیف آن حسودی کردنم !
-
* با تو ام دختر !
1388/05/28 00:07
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 - تو لازم نیست اعتراف کنی ، چشمهات داد می زنن که اغتشاش گری .
-
* با عشق تا ابد
1387/12/16 16:50
- ماهی کوچولوی قرمز عاشق چشمای وحشی کوسه شد , یه روز دلشو به دریا زد و آهسته و آروم , رفت توی دل کوسه , برای همیشه ...
-
* روزهای خوب
1387/12/07 05:43
- میگم نکنه همهء اینا خواب باشه ...
-
* پشت پرده
1387/11/20 05:25
کاش خونتون پنجره داشت پنجره تون پرده نداشت پرده برات می خریدم رو پنجره می کشیدم پردهء تور صورتی با سایه های خط خطی باد می اومد تکون می خورد کنار می رفت باد می اومد تکون می خورد کنار می رفت ...
-
* دلیل موجه
1387/11/04 03:56
- چرا ازدواج کردی ؟ - آخه میگن تا ازدواج نکنی به هیچ جا نمیرسی !
-
* این جور موقع ها
1387/10/07 02:23
بعضی وقتا , در بعضی موقعیتا, ما همون کاری رو می کنیم که همه می کنن , و چیزی رو میگیم که همه می گن , و این , واقعا , خیلی بده ...
-
* این روزها
1387/09/16 16:23
این روزا مثل آدامسن , بی مزه هی باید چلیک چلیک جویدشون روزای تازه با طعم تازه رو باید از مغازه ها خریدشون باز نشست کنار جوب , ته کوچه دوباره چلیک چلیک , جویدشون تو دهن از این طرف به اون طرف با زبون به هم دیگه کشیدشون
-
* مقصر
1387/06/21 02:28
هر هست تقصیر توست و هر چه نیست , تقصیر من ...
-
* تلخ و شیرین
1387/06/13 02:18
مهربون ، من میدونم چایی تلخم واسه تو منو با شیرینی قند نگاهت بپذیر چشم تو ، به خاطر من اگه بارونی شده منو قربونی اون صورت ماهت بپذیر
-
* می افتد
1387/06/04 01:37
انتظار می کشم که اتفاق خوب بیفتد وقتی افتاد برش میدارم و با تمام وجود گازش می زنم .
-
* بهشت من
1387/05/15 01:45
- از تو بهشت نمی خواهم با حوریان مه پیکر و جوی های شیر و عسل لطفا گوشه دنجی به من بده با قلمی و کاغذی و چند جلدی کتاب ، بهشت من آن جاییست که فارغ از دغدغه های پشت پنجره، اتاقم چیز بنویسم و چیز بخوانم .
-
* قول
1387/05/09 01:02
اگر توانستی آسمان شوی قول می دهم پرنده ات باشم ...
-
* گوشواره
1387/04/29 23:14
چه شورها ، چه شعرها ، چه حرفها ، چه قصه ها برای گوشهای تو ، درون دل سپرده ام و رشک می برد دلم به آن دو گوشواره ات که بیخیال و بوالهوس نشسته در دو دیده ام ...
-
* بهانه
1387/04/14 03:22
وقتی هستی ، به تو می نگرم برای نوشتن ، بهانه خوبی هستی ، وقتی تو نیستی ، به فضای خالی از تو می نگرم ، برای نوشتن ، فضای خالی از تو ، درخت دارد ، حیاط دارد ، دیوار دارد ، باغچه با گل های شمعدانی دارد ، میز دارد ، صندلی دارد ، گربه دارد ، ماشین دارد ، آسمان و ابر دارد ، لیوان های بزرگ چای دارد ، اصلا همه چیز دارد ، فضای...
-
* امشب اشکی می ریزد
1387/04/08 03:32
امشب تخم مرغی می شکند بر ای آنکه نیمرویی درست شود تا شکم آدمی ، سیر شود غافل از آنکه شاید این تخم مرغ روزی جوجه ای میشد به رنگ زرد طلایی ، با چشمانی قهوه ای و نیمه باز و نوکی کوچک و کنجکاو و صدایش زندگی را در حیاط خانه ای قدیمی میپیچاند ، و مادرش شادمانه و دوان دوان ، برایش از خاک باغچه حیاط ، کرم های درشت...
-
* تشویش
1387/04/04 02:43
این اضطراب لعنتی ولم نمی کند هی شور می زند دلم ، هی شور می زند دندان قروچه نمی کنم ، ناخن نمی جوم ، این لعنتی ... همش آهنگ ناجور می زند .
-
* آسمون ابری
1387/03/30 02:08
- آسمون ابری مثل رختخواب بچه هاست ، تا روش دست نکشی معلوم نمیشه خیسه یا خشک ...!
-
* کلاغ سیاه
1387/03/13 02:29
- دل من از این نسوخت که قصه مون به سر رسید ؛ چرا این کلاغ بیچاره ... به خونش نرسید ؟