سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* جوان ناکام


- روی یه دیوار با خط قرمز نوشته شده بود :
از عشق تو لیلی
خوردم به تریلی ...

نظرات 13 + ارسال نظر
آرامش 1385/09/05 ساعت 07:41

نگاه اول:کلی خندیدم سر صبحی. خیلی با حال بود. من عاشق این طور حرف زدنام. یه مدت هم یه نفر اینارو بهم درس میداد .
نگاه دوم: نمیدونم چرا اما همیشه فکر میکنم عشق این جور آدما با اون ژستهای لات مآبانه جز پاکترین و قشنگترین عشقها هستند.

جوابای اول :صب ناشتا خنده خیلی خوبه ...همیشه بخندی
خودت باحالی
اونوخ میگن عشق چیه عاشقی کدومه
؟؟؟۱!! مگه اینجوری حرف زدنم کلاس داره ؟
جوابای دویم :
خب ... این چیزیه که فیلم فارسی چپونده تو ذهنمون ... اما حقیقتش چیز دیگه اس آبجی ....

ستاره 1385/09/05 ساعت 10:11

از عشق تو مردم
باور نداری
قد قد

قوقولی .. قو قول
قبول قبول ...

سانزی 1385/09/05 ساعت 10:14

:)) حالا جدا از پاک بودن یا نبودنش گمونم ایشون مشکل بینایی داشتن نه قلبی!!!

مگه قبول نداری از چش یه راه مستقیمه به قلب ؟
دل که عاشق باشه چش فقط معشوقو میبینه .. تریلی بیاد بره جلو بوق بزنه

دیبا 1385/09/05 ساعت 11:05

دوست عزیز اولا: از عشق تو من مرغم (نه مردم)
ثانیا منم روی یه دیوار دیدم که نوشته بود:
عشق مانند تپه ای است که....
هر خری از آن بالا می‌رود!!!

این هم آخرین سروده من:
ما در زباله عکس رخ یار دیده ایم...

مرغی ؟
چه ربطی داره مرغ بودن به مردن .. بابا بنده خدا رفته زیر تریلی خلاص ..
مرغه کجای این جریانه اونوخ ؟!
ضمنا یه دروغم گفتیا ..
من که گفتم رو دیاور یه چیزی دیدم حقیقتا دیدم
ولی تو اینی که گفتی رو دیوار ندیدی به گمونم
توی اس ام اسا دیدی
مگه نه ؟
ضمنا
این شعراتو جای دیگه نخونیا ..
خوبیت نداره آبجی ...
دل عاشق قده نخوده .. حیفی تریتش کنی تو جوب آب ...

مریم.. خط فاصله باران 1385/09/05 ساعت 11:07

میگن چشم عاشق کوره ها !

دلشم صبوره ...

سپیده 1385/09/05 ساعت 13:46

اگه همچنین عشقیم پیدا میشه خوش به حال لیلی!
ولی محتمل تر اینه که حواسش به یه لیلی دیگه پرت شده رفته زیر تریلی!

بینم .. شعر نو گفتی یا به نوعی به چش پاک بودن این جوون شک داری ؟!

عاشق ناکام 1385/09/05 ساعت 16:21

از عشق تو ای البالو
لوپام شده مثل هلو(گل انداخته
به خاطر تو البالو
هی می خورم من خرمالو
پس کی میاد این البالو
تا من نباشم اخمالو
ببین دلمو ای البالو
شده واست یه کوچولو

::))
بسی کیفمون کوک شد ...
پس ما هم لیلی
نری زیر تریلی

ورونیکا 1385/09/05 ساعت 21:34

اوهوم منم دیدم ...! ولی گذشت عهد این مدل عشقا.
این شعر کامنت قبلیم خیلی بانمک بود ها

چی چی رو گذشت گذشت
چیزی که گذشت تریلی بود از رو جنازه

نگار 1385/09/06 ساعت 07:20 http://negarnr.blogsky.com

:))

این یعنی شادی ؟
نمیدونی پش سر مرده نمی خندن
حداقل تظاهر به غم رو که بلتی که آبجی ..

سکوت 1385/09/06 ساعت 15:35 http://arambakhsh.blogsky.com

آخییییی بیچاره نمیتونه چشماشو جمع کنه.

من متوجه نشدم خوب
چشاشو از کجا جمع کنه
این جملت مثا اینه:
بخشش لازم نیست اعدامش کنید

م 1385/09/06 ساعت 20:23

ای بابا دل خوش سیری چند؟!

دل خوشم که باشه زیر تریلی ناخوشه

نگار 1385/09/06 ساعت 22:05 http://negarnr.blogsky.com

می‌گما رفتم تو سر این جواب دادنت به هم‌ی کامنتا دیدم خیلی کار قشنگیه و البته خیلی هم سخته...

خب الان حقیقتا جواب دادن به این کامنت خیلی سخته
خیلی هم قشنگ...

سکوت 1385/09/07 ساعت 17:51 http://arambakhsh.blogsky.com

یعنی این جوون ناکام چشماش خیلی میگرده زیاد هم ناکام نیس.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد