سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* سیب خواسته بودی ؟

تو باغچه حیاطمون , درخت سیب نداشتیم
به جاش به خاطر شما , نهال اونو کاشتیم
همسایه ما به خدا , آدم بداخلاقیه
یه پاسبون اخمو با سبیل چخماقیه
خواسته بودیم دزدی کنیم یه دونه سیب براتون
یه دونه نه , ده تا فقط  واسه اون چشاتون
اما دل ما می دونید یه کمی ترسو شده
چشمامونم مدتیه , یه خورده کم سو شده
دیوار همسایه مونم , بلنده تا آسمون
قد ما بش نمیرسه , نداریمم نردبون
صب می کنین تا این نهال یه خورده پا بگیره ؟
یه نیم نگاهش می کنین یه خورده نا بگیره ؟
شکوفه هاشو می کنم فرش میون راتون
قشنگیاش فدای اون یه لحظه نیم نگاتون
چشماتونو هم بزنین نهاله قد کشیده
رو شاخه هاش پر شده از سیب سرخ رسیده
خودم براتون میارم , یه سیب سرخ تازه
گوربابای همسایه که دیوارش درازه
تا مارو دارین غم دنیا مال دشمناتون
این سیبه رو گاز بزنین , قربون دندوناتون ..


 * دنباله نویس :
- این شعرو ! با نیم نگاهی به شعر زیبای مرحوم حمید مصدق سرودم ...



*عطر بیک

مثه قندی ,
که تالاپ ,
گم میشی تو چایی داغ ,
مثه سیبی ,
که تولوپ ,
می افتی از درخت باغ ,
مثه ماهی ,
که شالاپ ,
میشینی رو دامن آب ,
مثه صبحی ,
که شولوپ ,
می افتی رو چشمای خواب ,
مثه سایه ای
جوونه می زنی یهو رو تن من
مثه شبنمی ,
که پهنه روی بستر چمن ,
مثه صبح جمعه ای ,
پر از صدای , جیک و جیک ,
مثه بوی خوشی تو ,
شبیه بوی , عطر بیک ,
تو مثه صدای سازی ,
پر فراز و پر نشیب ,
تو مثه , یک شوکولات سبزی با ,
مزه سیب ,
تو شبیه رویش یک , لوبیا , تو باغچه ای ,
مثه اون آینه ای که ,
نشسته روی , طاقچه ای ,
.....
نه که عاشقت باشم , نه
اینا یک , ترانه اس
اینا فک کن که یه جور ,
بازی بچه گانه اس ,
تو برو قایم شو  ... من ,
سر می ذارم , رو دفترم ,
نمی خواد بهم بگی : 
- ببخشیدا   ... , باید برم .
مثلا برو قایم شو
مثلا , سر می ذارم
تو برو دنبال زندگیت ,
منم ,
باید ,
برم ..... !



ادامه نوشت :
- از همه دوستانی که تولدمو تبریک گفتن به هر طریق و غیر طریق ممنونم ؛ ایشالله عروسی دومادیشون جبران می کنم .
- این شعر بالا یادی از گذشته بود ...

* دربدر

نه سلامی نه علیکی , مگه خونه خالته ؟
دل ما مگه ... ببخشید , زمین قبالته ؟
نه دری نه لنگری , یهو میای تو ... بی خبر
مارو عاشق می کنی .. این آخر وقاحته
ما همین یه دونه دل داراییمون بود به خدا
دل ما واسه ما نشونه اصالته
اومدی کل دل مارو یهو صاحاب شدی
اینو داشته باش که سوز دلمون حوالته ..
باشه ما میریم ولی , هیچی ولش کن به درک
شایدم دربدری واسهء ما سعادته !

پی نوشت :
- ترانه پیوستی واسه دانلود .



* زندگی مشترک

- میای باهم برقصیم ؟
- من رقص بلد نیستم .
- خب من یادت میدم .
- تا اونجایی که می دونم تو هم بلد نیستی .
- خب چه بهتر ؛ با هم یاد میگیریم .

* تعلیم و تربیت

- دخترم
- ها
- ها نه .. بگو بله بابا جون
- بله بابا جون ؟
- هااااا , ای درسته

* دعا

" الهی پیرشی جوون " دعاس یا نفرین ننه جون ؟
من میخوام بچه بمونم ... اینقد این وردو نخون
نمی خوام قاطی این آدم بزرگا گم بشم
واسه من دعا بکن : " بچه بمونی بچه جون ... "