سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* ولنتیاین

آورده برایم شوکولات , با لب خنداین*
امروز گمانم که بُوَد روز والن تاین
سوغات فرنگ است ولی حالت خوبیست
احساس قشنگیست و حالم وری ایز فاین*
کم کم همه حالات شده حال فرنگی
شد کرخه فراموش و نشستیم به لب راین
دل خوشکنکای الکیمان همه جور است
شادیم که هستیم همه دائما آن لاین* ...

توضیحات :
- خنداین = خنده ملیح
- وری ایز فاین = خیلی خوبه
- دائما آن لاین = به مد روز



نظرات 25 + ارسال نظر
سارا 1385/11/26 ساعت 19:45 http://alooche.irxblog.com

ولنتاین مبارک آلبالوی عزیززززززززززززز

گرچه دیر .. ولی روزای خوب تو هم مبارک

ایدا 1385/11/26 ساعت 21:44

ولنتاین مبارک.خیلی غم انگیزه که توی همچین روزی بفهمی عشقت اون جوری که فکر می کردی دوست نداره.نه؟؟؟؟

به خوبی ها فکر کن .. فقط همین

[ بدون نام ] 1385/11/26 ساعت 23:09

وری ایز فاین!
وری نایس!

وری ایز کول ..

ورونیکا 1385/11/26 ساعت 23:50

خوشیای الکی!

الکای دولکی
چیپس نمکی
بادبادکی
...

نه بابا مثل اینکه واقعا با یه شاعر طرفیم!ما همون سالگرد ازدواج رو بیشتر قبول داریم.

موافقم

م 1385/11/27 ساعت 01:02 http://roozanehayam.blogsky.com/

ما که نه کسی بهمون تبریک گفت نه کادو داد و تازه کلی هم حرص خوردیم

چرا حرص بخوری؟ انکه قصه نداره
تازه سرخطه ...

عطیه مهربون 1385/11/27 ساعت 07:57

بدم میاد از ولنتاین!

منم تا حدودی ..
اما
باید سعی کنیم از چیزا خوب خوشمون بیاد
از چیزای خوب ...

همش بهونه س...بهونه ی با هم بودن و خوش گذروندن. من از این روز بدم نمیاد. آدما خیلی شادن تو این روز. شهر رنگ و وارنگه. همه دستاشون پره از کادو. من که دوسش دارم. حتی با اینکه تا حالا کادو نگرفتم :)

آگهیه رو دیدم توی وبلاگ شیطون ...
حالا کسی پیدا شد ؟

شهرام 1385/11/27 ساعت 11:32 http://werwer.blogsky.com

تو پدر این کلمات فارسی رو در میاری تو شعر گفتن ....برای این که قافیه همخوان بشه هر کلمه ای رو که دلت میخواد میسازی ....

خنداین =

یا اون شعر قبلی

عالم غیض =

از کجات در میاری اینارو ....؟

خجالت بکش ...حیا کن ......تو شاعر خوبی هستی منتها این شعرارو از رو باد معده میگی ...به خودت زحمت نمیدی ...تن پرور شدی ...تنبل شدی ...

توضیحاتتم مارو کشته ....

انتقاد که بد نیست بده ایا ؟؟؟....خوبه ادم الکی به به و چه چه کنه اخه ؟؟....خوب نیست که ..!!

خوب باشی ..

سلام داش شهرام

ای بابا
از قدیم گفتن
دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد
اینام بخشی از همون دیوانگیه عزیز
اره قربونت ...
خوبتر باشی

مریم 1385/11/27 ساعت 11:39 http://mamanibabai.blogfa.com/

سلام
ااااا
قالبه وبلاگت مثه ماله منه ولی یکم خوشگل تره!
منم از اینا می خوام

قالبی نداره
ا ..
ببخشید قابلی نداره

دژاوو 1385/11/27 ساعت 13:02

اینا که خیلی خارجی بود

خارجیش کلاس داره ...
;)

شادیم که هستیم دائم آن لاین فقط همین
یعنی شادم باشیم واسه یه روز بازم خوبه ها ولی نیستیم. فیلم شادی میان بیشتری ها به نظرم!

شادی دروغکی بهتر از غصه و غم
اینطوری یواشکی غصه آدم میشه کم ... :)

والریا 1385/11/27 ساعت 17:25

دلمو می گیرونه..

من نخواستم اینطوری بشه ها ..
تقصیر من نندازی

سکوت 1385/11/27 ساعت 22:55 http://arambakhsh.blogsky.com

شما کجا بودی همچین صحناتی دیدی؟منم از این به بعد بیام.

من معمولا توی رویام ..
شمام تشریف بیارید
قدمتون رو چشم ..

سانز 1385/11/28 ساعت 09:41

اگه شما هم بدون اینکه به این مسخره بازیا اعتقاد داشته باشی اون شب ۴ ساعت تو ترافیک میموندی خنده از لبت میرفت!!

از ترافیک نگو که دلم خونه
اما توی ترافیکم میشه به مسخرگیای دنیا لبخند زد
مگه نه ؟

مهسا 1385/11/28 ساعت 09:45

همین که آدم یه روز به روزهای شادیش اضافه کنه
به نظر من خوبه
چه ظاهری چه واقعی
چه داخلی چه خارجی
:)

دربست موافقم

مریم 1385/11/28 ساعت 11:17 http://maryamjo0on.blogfa.com

سلام
کمتر کسی است که بداند در ایران باستان نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است!

جالب است بدانید که این روز در تقویم جدید ایرانی دقیق مصادف است با 29 بهمن یعنی تنها 3 روز پس از والنتاین فرنگی! این روز "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" نام داشته

است. فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند،

هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی

"بهترین راستی و پاکی" که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" که خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ

لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن.
سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند.
مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده،به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می کردند.

ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند.
ایرانی سنت ایرانی را پاس بدار

سلامت و شادکام باشید .

ممنونم از این توضیحات خیلی خوب

[ بدون نام ] 1385/11/28 ساعت 15:26

به جای البالو من از این توضیحات جالبت ممنون مریم جان. بیشتر در این زمینه ها اطلاعات بده

... شرمنده کردی ... به جای خودت ممنون باش .. چرا به جای من ؟!

[ بدون نام ] 1385/11/28 ساعت 17:11

اینو بگم که توضیحاتتم مارو کشته... وقتی دیدمش یاده کلمه ترکیب های جدید درس فارسی افتادم*
تو وبلاگ آلوچه بهت تبرک گفتم ...دیگه نمیگم;)(چشمک)
روز خوبیه برای باهم بودن تمدید دوستی و خنده و خوش بودن البته نه فقط برای دو جنس مخالف ...:)

...

ستاره 1385/11/28 ساعت 17:16

اینو بگم اون توضیحاتت مارو کشته... وقتی دیدمشون یاده کلمه وترکیب تازه ی درس افتادم...
تو وبلاگ آلوچه بهت تبریک گفتم ...دیگه نمیگم;)(چشمک)
روز خوبیه برای باهم بودن تمدید دوستی و خنده و خوش بودن
البته نه فقط برای دو جنس مخالف...:)

ممنونم از بابت همه چیز
در مورد بند دوم حرفات هم کاملا موافقم

Aramesh 1385/11/29 ساعت 07:49

age ye nafar too in rooz bishtar az ye kado gereft, taklifesh chie va chikar bayad bokone?
ghashang bood, Mer30

چه بهتر
تا باشه اینطوری باشه ;)))

المیرا 1385/11/29 ساعت 20:58

این آهنگ وبلاگ‌تون منُ یاد بچگی‌هام می‌اندازه٬ حدود بیست سال پیش!
وقتی۶ـ۷ ساله بودم (شایدم یه کم بیشتر..) این آهنگ ستارُ که می‌شنیدم نمی‌فهمیدمش٬ تا اینکه بالاخره یه روز از خواهر بزرگم پرسیدم:
ــ یعنی چی " تموم شعرام خط خطی" ؟!
ــ چرا می‌گه "منم فقیر پاپتی" ؟!

خواهرم برام گفت که قصه چی بوده و چرا اینا رو می‌گه...

خیلی سال بود نشنیده بودمش...
بعد از این همه سال٬ شنیدن دوباره‌اش منُ به عالم بچگی‌هام برد...

برای خود منم سرشار از خاطره است
خوشحالم که تورو هم به اون دوره های قشنگ برد ...

المیرا 1385/11/29 ساعت 20:58

یاد سئوال‌های بچگی به خیر...
یاد آدم بزرگ‌هایی که به سئوال‌های بچگی‌هامون جواب‌ می‌دادن به خیر...

یادش به خیر وقتی در جواب بعضی سئوال‌هامون می‌گفتن: بزرگ که شدی می‌فهمی...

حالا که یه کم بزرگ‌تر شدیم٬ بعضی از آدم بزرگ‌ها دیگه همینم بهمون نمی‌گن...

برای فهمیدن جواب سئوال‌هام چقدر دیگه باید بزرگ بشم؟؟؟

راستش .. من که به این نتیجه رسیدم باید برگردم
اما به قول شاعر مرحوم
پل برگشت طاقت وزنمونو نداره

م ن ت ق د 1385/11/30 ساعت 09:59

سلام
گمون کنم خیلی برام دعا کردی
آخه توی دیدار ولنتاین اتفاقایی افتاد و حرفهایی زده شد که شاید برای همیشه مسیر زندگیمو عوض کنه
شاید یه تغییر خوب و زیبا
نمیدونم چطور اون همه مشکل لاینحل که بینمون وایساده بود محو شد
شاید هنوزم از هیچی مطمئن نسیتم
فقط فهمیدم
مطمئن شدم
و ایمان آوردم
که دوسم داره . همین ...

ولنتاین شما هم مبارک
تو و اون عزیزی که صدای قلب تو رو از توی سینه ی اون باید شنید

دعاتون میکنم
دعامون کن

موفق باشی داداشم

سلام
معلومه که برات دعا کردم
خوشحالم
خیلی خوبه که برات اتفاقای خوب و قشنگ افتاده
بازم برات دعا می کنم
تو لایق بهترین روزها در کنار بهترین ها هستی
:)

دژاوو 1385/12/01 ساعت 22:47

چه آهنگ نازی

به اهنگ های خوشگل وبلاگای شما نمیرسه رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد