سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* معما


- چرا با من ازدواج نمی کنی ؟
- چون .. دوستت دارم !

نظرات 15 + ارسال نظر

اتفاقا از منم پرسید خوب تو که اینقدر دوسش داری چرا باهاش ازدواج نمیکنی؟ گفتم چون میخوام همیشه عاشقش بمونم.
دوست داشتی سربزن.

اینم حرفیه در نوع خودش
سرم می زنم چشم ..

خب .. قبول دارم که ازدواج قتلگاه عشق ِ ولی...
ولی شاید لازم باشه خیلی از عشق‌ها رو به قتلگاه برد برای اینکه فکر نکنیم گمشده‌ی زندگی‌مون اون کسی ِ که بهش نرسیدیم ...
گمشده‌ی زندگی‌مون شاید مهم‌تر از این حرف‌ها باشه ...

قتلگاه عشق واژه خیلی خشنیه
دوست داشتم از این تعبیر استفاده نمی کردی
ولی در کل حرفتو قبول دارم
برای بعضی چیزا جسارت و تجربه لازمه

دژاوو 1386/03/04 ساعت 13:36

باز زدی توی خط نوشته های بی ناموسی ها!

نه به خدا
ای بابا
بیخیال پسر .....

ندا 1386/03/04 ساعت 13:43

راست میگه ازدواج حرمتها رو از بین میبره انگار !!

حرمت ها و خیلی چیزای دیگه رو
تا دور از دست باشی .. به قول مریم ستاره ای
و بعد ...
خدا داند

masssy 1386/03/04 ساعت 14:01

--eeee
shookhi bood
ziaad jeddi gerefti !
(injoori ham mishe javab dad)
good luck

آره
ولی اگه شوخی باشه اینجور موقع ها
شوخی تلخیه

-چرا دوستم داری؟!
-چون قرار نیست باهات ازدواج کنم!

آره خب .. اینجوریشم هست .. تا دلت بخواد

سارا 1386/03/04 ساعت 17:55

سلام عمو کامران
نه .... دوسم نداشت

از کجا فهمیدی ؟

آره واقعا ...
نمیدونم جریان چیه که ادم تا ازدواج میکنه ... عشق تبدیل میشه به عادت ...!!!

البته گاهی
گاهی
و متاسفانه
هر از گاهی

- چرا بامن ازدواج نمی کنی ؟
- چون خر خودتی..!

نه دیگه
توی جریانات رمانتیک فحش نداریم پسر

مریم 1386/03/05 ساعت 10:40 http://kalameh2.blogfa.com

هیچ وقت به ستاره های زندگی ات نزدیک نشو ..
ستارگان از دور زیبا هستند ..
هر چه به ستاره ی زندگی تان نزدیک تر شوید بیشتر از آنها بدتان می آید ...
نزدیک تر نشوید ... نزدیک تر نشو...
بگذار ستارگانت ستاره بمانند ...
بگذار بهترین تصویر از ستاره ات در ذهنت بماند ...
بگذار ستاره ای برایت باقی بماند ...!

خیلی قشنگ نوشتی
خودش یه کتاب حرف داره
اگه بفهمیم و درک کنیم
ممنون ازت

نگار 1386/03/06 ساعت 22:42 http://negarnr.blogsky.com

چرا باهام حرف نمی‌زنی؟
چون دوست دارم.
چرا منو نمی‌بری مهمونی، گردش، بیرون... تفریح؟
چون دوست دارم.
چرا صبح‌ها زود پانمی‌شی از خونه بری بیرون، سرکار؟
چون دوست دارم.
چرا نمی‌ذاری تلفن بزنم؟
چون دوست دارم.
بابا دلم پوسید، چرا نمی‌ذاری برم خونه‌ی دوستام؟
چون دوست دارم.
چرا می‌زنی؟
چون دوست دارم.
چرا طلاقم می‌دی؟
چون دوست دارم.
.....

- چرا دوسم داری ؟
- چون ... دوست دارم .!

سلام . وب باحالی داری . به منم سر بزن ( همین پست پایین )داداش اینا که چیزی نیس . یه سر به این پست من بزن http://darolmajanin.blogfa.com/post-38.aspx:
تازه می فهمی کامنت یعنی چی . چرا اینجا از این شکلک ها نداره ؟
(در مورد همین پست ) مینیمال فوق العاده عمیقیه .

سلام
باشه
ممنون

هدا 1386/03/11 ساعت 17:25 http://dokhtarebarfi.blogsky.com

واااااا !!!‌ اگه دوسش داری که باید بهش برسی!!
چرا الکی خودتو ازش دور کنی؟! من که نمیفهمم :-؟
....

سکوت 1386/03/29 ساعت 20:12 http://arambakhsh.blogsky.com

واقعا آدمی که کسی رو دوست داره هیچ وقت با اون شخص ازدواج نمیکنه.آخه خطرناک حسن.

Very first factor , A large thank you for you to open my eyes.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد