* شب یلدای من

sh.kh 1386/10/01 ساعت 04:21 http://khodaam.persianblog.ir

Are rast migi vali taklife hendone v anar chi mishe???

صبا 1386/10/01 ساعت 04:49 http://abgoosht.blogsky.com

سلام دوست عزیز
تنهایی هم عالمی داره واسه خودش
با تبادل لینک موافقین؟

X .:. دختر برفی .:. X 1386/10/01 ساعت 05:08 http://dokhtarebarfi.blogsky.com

سلامم
آره...
درسته :(

روزات برفی

سینا 1386/10/01 ساعت 12:33 http://hezardastan.ir

من دیشب تنها بودم! اما شب یلدا بود!! و دوتا انار کال ..یه حال خراب وسرماخورده...

چرا تنها ؟
می گفتی منم بیام پیشت بی وفا
حال منم خراب بود و سرما خورده
بدون دو تا انار کال ...

ناما جعفری 1386/10/01 ساعت 13:40 http://www.koko61.blogfa.com

آسمان که بکوبد سرش را زمین..فکرمی کنی چه اتفاقی می افتد..... / انگورمی شود لهستان

پاهایم شروع می کنند به فراموشی / پروانه ی که درشکمم زندگی می کند

سقط می شود

همیشه فکرمی کردم ستاره ها دکمه های پیراهن دختری هستند

که من عشق تعارفش کرده بودم

باید مواظب باشم/ به راه راست بروم

سکوت 1386/10/01 ساعت 19:57 http://arambakhsh.blogsky.com

ای بابا من هر سال شب یلدا واسم عذاب آوره.
انگار طلسمه هر سال بدترین شب زندگی شب یلداس.
با اینکه دورم شلوغه.اه بی خیال.

نمی شه گفت خوب یا بد
یه چیزی بین خوب و بده

سپیده 1386/10/01 ساعت 21:49 http://gomshodegan.blogsky.com

شب یلدای ما سحر نداره انگار...

یا بهتره بگیم
شب ما سحر نداره انگار

صفورا 1386/10/02 ساعت 01:59

موافقم.

فاطیما 1386/10/02 ساعت 02:07

درسته . ولی نه همیشه. بعضی وقتا آدم آرزو داره فقط یه لحظه تنها باشه و با خودش خلوت کنه.

امان از دست این ادم
که هر زمان ارزوی خلاف موقعیتی رو داره که هست

آرامش 1386/10/02 ساعت 07:41

از بعضی جهات آره، از بعضی جهات نه.
شب های تنهایی طولانیه، درست مث یلدا.
........
توی یکی دیگه از بحرانهای ( امتحانها) زندگیم دارم دست و پا میزنم. برام دعا کنید.

امتحان که بحران نیست
پل موفقیته
دعای ما بدرقه راهت

مریم م 1386/10/02 ساعت 15:15 http://kalameh2.blogfa.com

یلدا چه صیغه‌ای است... نمی‌فهم‌ام! بی‌تو تمام زندگی‌ام یلداست
وقتی شبیه شب‌پره‌ها از روز، از هرچه روشنی‌است گریزان‌ام...
..
اونورا نمی آی؟

میام
یواشکی

خرس قهوه ای 1386/10/03 ساعت 22:15

جانم...تو که تهنا نیستی دوست جونم :)

:)

مسیح 1386/10/04 ساعت 00:58

سالهاست که شب هایم یلداست - سالهاست که در یلدا هایم می نویسم - سالهاست در طولانی یلدا هایم نوشته هایم را گم می کنم - سالهاست که نمی آید ...
کاش بیاید تا یلدایم را پایانی باشد و تا صبح مرا اسیر عطرش سازد و تا صبح مستم کند...
دلم درخت آلبالو میخواهد تا زیر سایه اش انتظارش را بکشم

زیباست

مسیح 1386/10/04 ساعت 01:02

دوست دارم تو این چند نفر بنویسم ! میشه ؟

کار که نشد نداره

مسیح 1386/10/04 ساعت 01:30

گفتن از تو ، با آن همه سادگی ، سخت است

ساده نیست گفتن از کسی که از سرشار است از هیچ

راستی چه دل تنگ شدم

و دلم باران میخواهد باز

و چقدر تنهایی...

بوی مرگ می آید و عطر خدا

مسیح 1386/10/04 ساعت 01:43

میگفت:
باران که می آید،
آسفالت که بارانی شد،
سجده کن
خطهای راه راه سفید را ببوس...
و چه زیبا وقتی خودش این کار را میکرد یک بار
خیابان را با رنگ قرمز نقاشی کرد ...