سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* تخیل


تخیل یعنی اینکه :
وقتی من با دوچرخه ام میام به دیدنت ،
منو شاهزاده رویاهات ببینی که سوار بر اسب سفیدش به تو لبخند می زنه
همونطور که من تو رو
وقتی که با مانتوی مشکیت سر کوچه وایستادی و اخمات توی همه ،
پرنسس بی نظیر شهر شاپرک ها می بینم که از پشت پنجره اتاقت توی قصر سفید
برام دست تکون میدی .

نظرات 21 + ارسال نظر

ما که گفتیم آمین!
انشاءالله تخیل‌تون یخ که نمی‌زنه هیچ٬ یخ ِ دیگران رو هم آب می‌کنه!

:)

چه دعای خوبی
چه دعای قشنگی
:)

میثم 1386/11/08 ساعت 06:39 http://rainyspring.blogsky.com

خیلی به " تخیل " مون حال داد

به این میگن درک متقابل

میثم 1386/11/08 ساعت 06:50 http://rainyspring.blogsky.com

آره میدونم که یه نظر دادم ، اون نظر رو همون اول دادم اما حالا یه نظر دیگه هم دارم آخه اون موقع پست آخریتو خونده بودم اما حالا خیلیاشو
این نوشته هاتون منو به یاد خودم میندازه ، انگار یکی با زبون من داره حرف میزنه ! بغض .. .!
--------------------------------
با چند تا کلمه ، این همه حرف زدن ، کار بزرگونه .
ای کاش چیزی بود که به عنوان تشکر می توانست جبران این حسو بکنه !
ممنون

منم ممنونم که حستو گفتی دوست من
تو هم برای ما حرف بزن

سینا 1386/11/08 ساعت 11:05 http://hezardastan.ir/

چه ها که نمیکنه این افکار تخماتیک و اوهام تخمی تخیلی...!


...هزاردستان یک وبلاگ گروهیه....اونیکه واسش نظر گذاشتی من نیستم، نویسندش گیلاسه!

افکار با اوهام فرق میکنه
و هردوش با تخیلخیلی بیشتر از هم فرق می کنه
مشکل همه ما اینه که این سه تا رو با هم اشتباه می کنیم گروهی جان !

عجب...
اما آخه قوه‌ی تخیل همه که قوی نیست٬ یا مثه هم نیست...

گاهی ما شاهزاده می‌بینیم و اونها دیو دو سر یا جادوگر شهر از...

نمیتونی تخیلات بقیه رو حدس بزنی
پس حدس نزن
اما در مورد خودت
یقین داشته باش

هستی 1386/11/08 ساعت 20:43

ما اگه با الاغ هم بیاد حاضریم.با مرسدس بنزم بیاد ...با قالیچه پرنده هم بیاد..... حالا بیاد .....با هرچی

وای ..
تخیلات شما چقدر وسیعه !
:)

*+*+*سارا*+*+*+ 1386/11/08 ساعت 21:43

هااااااااااااااااااااااااااااا

انگار آ او دور دورا...یکیو داروم میبینوم.....

---------------------------------

ببیبخشیدا...اگه اون آقاهه همونی بود که بهش میگن آسمون جول مفنگی! بعدشم دندوناش یکی در میون بود و هنوز فرهنگ استفاده از قاشق چنگال رو نداشت...اونوخ ما باید چکار کنیم آخای مهندس؟

:") یهنی اونموقع هم اون شازاده جونمون میشه؟:")

--------------------------------

:) <<<<<<<<<<<<< نزن آقا جان نزن...نکن از این کارا...اهههههههههههههه

میگن تصورات آدمه که محیطشو میسازه
نتیجه میگیریم
: آنچه شما خواسته اید !

سکوت 1386/11/09 ساعت 21:04 http://arambakhsh.blogsky.com

lol

= ۰ =

زغال اخته 1386/11/10 ساعت 08:34

من که واقعا واقعا همون پرنسس شهر پریا هستم .....
در مورد تو هم............ .اوووووووووووم .......... سعی می کنم همین طور که گفتی تصورت کنم !!!!!
هاهاهاها ..........

همش قبول اما
این ها ها ها ها چیه این وسط ؟
یه خورده ترسناکه به نظرم !

آرامش 1386/11/10 ساعت 10:06

اسب سفید، قصر سفید....
دفعه بعد یه خورده رنگی تر تخیل کن.

دلم میخواد وقتی تخیل کنم که واقعیت قشنگ نباشه. من این صحنه ای رو که گفتی واقعیش رو دوست دارم. دوست دارم عشق رو با همین قناعتی که تو این صحنه است، با همون احساسات قشنگی که بینمون هست، با همون بی تابی که تو این لحظات هست داشته باشم. تو با اون دوچرخه ات مردترین، مردهایی برای من و من عاشقانه دوست دارم .
تندتر رکاب بزن، قلبم داره از جا کنده میشه...

حرف حساب جواب نداره
تخیل تو خیلی قشنگتره

تو آخر کار دست خودت میدی.. بدجوری از تخیلت صدای قد قد میاد.. نکنه میخوای قاطی شی !؟

صدای قد قد از توی تخیلات تو بلند شد عزیز
از توی تخیل من صدای باز شدن پنجره میاد

مریم م 1386/11/10 ساعت 22:19 http://kalameh2.blogfa.com

ببخشیدا این میشه توهم سرخود!
تبعاتشم ۵ سال بعد معلوم میشه!
هه!

به این میگن
عدم خوشبینی
یا
آینده نگری مزمن !

ترمه 1386/11/12 ساعت 13:06 http://chatresefeid.blogfa.com

سلام
سفید... همه چیز سفید هست
خدا کنه ادم هاش هم سفید باشن
چون این روز ها به زور رنگ سفید هم که شده غول های سیاه هم سفید شدن . اگه ادمه سفید باشه من قبولش دارم حتی با پای پیاده

سلام
به هر چیزی نباید راضی شد
بازم میگم
پیاده قبول نیست

مریم م 1386/11/12 ساعت 23:10 http://kalameh2.blogfa.com

پاسخ:
فرمایش شما متین!
اما جسارتاْ من هم اول نوشته ام نوشته ام : اغلب آدم ها!
شاد باشید .. از آرزویتان هم ممنون!

پاسخ به پاسخ :
درسته
اشتباه از چشمان من بود :)

فاطیما 1386/11/15 ساعت 01:16

اگه فقط صداقت داشته باشه . دوچرخه که چه عرض کنم با پای پیادم که بیاد من اونو شاهزاده ی رویاهام می بینم.

نه
پای پیاده قبول نیست

بهار 1386/12/06 ساعت 13:36

ای بابا... تو این زمونه که دیگه از یه یار معمولی و واقعی هم خبری نیست ؛ چه برسه به شاهزاده! بی خیال تخیلات؛به واقعیات بنگرید.

great advice and discussing,I'll get this amazing for me .thanks!

Hi! Your publish rocks and can be a great study!

I found your blog site on google and check several of the early posts. Continue to keep up the good work. I just added up your RSS feed to my MSN News Reader. Looking forward to reading through far more from you later on!

Hi, thank you so a great deal for these ideas!

I found your blog site on google and check several of the early posts. Continue to keep up the good work. I just added up your RSS feed to my MSN News Reader. Looking forward to reading through far more from you later on!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد