سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* تخم مرغ بشکنم برات ؟

یکی از باورهای بعضی از مردم " تخم مرغ شکستن " برای رفع چشم زخمه !
به این روش که میرن بالای سر اون کسی که حالش به هر علتی بده و مریض احواله
یه تخم مرغ بر میدارن و روشو با زغال دایره های سیاه میکشن ،
با عنوان روزهای هفته ، دو تا سکه مثلا بیست و پنج تومنی رو در دو سمت بالا و پایین تخم مرغ میذارن و با انگشت های سبابه و اشاره تخم مرغ رو به نحوی که دو سکه در دو طرفش قرار داره نگه میدارن و فشار میدن
و در همین حین میگن شنبه ، یکشنبه ، دوشنبه و ...
معمولا یهو در همین حین تخم مرغ با صدایی نسبتا بلند می ترکه و سکه ها به هم میرسن !
و بعد همه میگن : اَاَاَاَاَاَاَاَه ه ه ه ، دیدین ، عجب چشمی خورده بودااااا !!!
و بعد شروع میکنن به حدس زدن به اینکه چه کسی در اون روز این بنده خدا رو دیده و چشمش زده !
و بعد هم انگ چشم شور بودنو میچسبونن به بنده خدا و ... الی آخر
و باور دارن که اگر در حالت عادی تخم مرغ رو اینطور بین سکه ها قرار بدی و فشار بدی بهیچ وجه ممکن نیست بشکنه
و در عین حال با توجه به این تلقین معمولا مریض هم زود خوب میشه !!
اون سکه ها رو صدقه میدن و تخم مرغ رو هم اگه کسی حواسش نباشه یواشکی نیمرو درست میکنن !!
اینم یکی از باورهای عجیب که من موندم چجوری کشف شده !


تذکرات :
- خواهشا تخم شترمرغ رو در این مورد امتحان نکنید .
- از سکه بهار آزادی هم میشه برای تاثیر بیشتر بهره جست .
- اگر زغال دم دست نبود با روژ لب هم میشه روی تخم مرغ دایره کشید .
- هنگام گفتن روزهای هفته ، کلمات رو غلیظ و کشدار و بلند ادا کنید .
- مواظب باشید موقع ترکیدن تخم مرغ خودتون دچار شوک زدگی نشید
.

 

* حجاب و ...


" ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است...
"
تقصیر ز تو نیست که زیبا و قشنگی
تقصیر از این مردم و این ذهن خراب است
گیسو مده بر باد ، که بر باد دهندت
پنهان شو، که پیدا شدنت درد و عذاب است
عریان منما تن که در این جنگل وحشی
پوشاندن تن با زره ای سخت ، ثواب است
هرچند که اندام تو شه بیت غزل هاست
اما تو بدان ، ... شعر، فقط توی کتاب است


* این مصاحبه رو گوش کنید .
  این
عکس رو ببینید.

* اعتیاد

دائما آن لاین می باشم و معتادم به آن
هست واجب تر برایم از هوا و آب و نان
یا که سرگرم چتم یا گردش اندر دشت وب
گور بابای گذشت ساعت و وقت و زمان
نصب کردم روی سیستم یک اَبَر فیلتر شکن
اینچنین بر من شود اسرار پنهان هم عیان
چشم هایم می زند بیرون ز کاسه چون وزغ
قد من از بس نشستم خم شده همچون کمان
ده دوازده آی دی توپ دارم و چندین بلاگ
ساختم این چیزها را از برای گفتمان
از رفیقان و برادر خواهرم دی سی شدم
چون که کانکتم تمام لحظه ها من با جهان
گور بابای حقیقت ، من مجازی دلخوشم
گشته ام من بی هویت ، فاقد نام و نشان
گر نباشد نت شوم افسرده و سرد و ملول
بودنم با بودنش مشروط گشته توامان
اکسیژن را می کنم دانلود از سایت هوا
از گوگل راحت به دستم می رسد انواع نان
یکهزارو خورده ای دارم رفیق اهل چت
هر زمان خواهم یکی هستش برای گفتمان
دیگر از این بهتر آخر می شود چیزی مگر ؟
آی دی ام را اَد کنید از بهر چت لطفا الان ...


پی نوشت :
- این مقاله تحریکم کرد برای سرودن این شعر .
- از دوستانی که غیبتم را حس کردند ممنون ، هستم در خدمتشان .


* چیزی که یاد گرفتم


" خوشبختی یعنی باور کردن دروغها و فراموش کردن حقیقت ها "

* سیب خواسته بودی ؟

تو باغچه حیاطمون , درخت سیب نداشتیم
به جاش به خاطر شما , نهال اونو کاشتیم
همسایه ما به خدا , آدم بداخلاقیه
یه پاسبون اخمو با سبیل چخماقیه
خواسته بودیم دزدی کنیم یه دونه سیب براتون
یه دونه نه , ده تا فقط  واسه اون چشاتون
اما دل ما می دونید یه کمی ترسو شده
چشمامونم مدتیه , یه خورده کم سو شده
دیوار همسایه مونم , بلنده تا آسمون
قد ما بش نمیرسه , نداریمم نردبون
صب می کنین تا این نهال یه خورده پا بگیره ؟
یه نیم نگاهش می کنین یه خورده نا بگیره ؟
شکوفه هاشو می کنم فرش میون راتون
قشنگیاش فدای اون یه لحظه نیم نگاتون
چشماتونو هم بزنین نهاله قد کشیده
رو شاخه هاش پر شده از سیب سرخ رسیده
خودم براتون میارم , یه سیب سرخ تازه
گوربابای همسایه که دیوارش درازه
تا مارو دارین غم دنیا مال دشمناتون
این سیبه رو گاز بزنین , قربون دندوناتون ..


 * دنباله نویس :
- این شعرو ! با نیم نگاهی به شعر زیبای مرحوم حمید مصدق سرودم ...



*عطر بیک

مثه قندی ,
که تالاپ ,
گم میشی تو چایی داغ ,
مثه سیبی ,
که تولوپ ,
می افتی از درخت باغ ,
مثه ماهی ,
که شالاپ ,
میشینی رو دامن آب ,
مثه صبحی ,
که شولوپ ,
می افتی رو چشمای خواب ,
مثه سایه ای
جوونه می زنی یهو رو تن من
مثه شبنمی ,
که پهنه روی بستر چمن ,
مثه صبح جمعه ای ,
پر از صدای , جیک و جیک ,
مثه بوی خوشی تو ,
شبیه بوی , عطر بیک ,
تو مثه صدای سازی ,
پر فراز و پر نشیب ,
تو مثه , یک شوکولات سبزی با ,
مزه سیب ,
تو شبیه رویش یک , لوبیا , تو باغچه ای ,
مثه اون آینه ای که ,
نشسته روی , طاقچه ای ,
.....
نه که عاشقت باشم , نه
اینا یک , ترانه اس
اینا فک کن که یه جور ,
بازی بچه گانه اس ,
تو برو قایم شو  ... من ,
سر می ذارم , رو دفترم ,
نمی خواد بهم بگی : 
- ببخشیدا   ... , باید برم .
مثلا برو قایم شو
مثلا , سر می ذارم
تو برو دنبال زندگیت ,
منم ,
باید ,
برم ..... !



ادامه نوشت :
- از همه دوستانی که تولدمو تبریک گفتن به هر طریق و غیر طریق ممنونم ؛ ایشالله عروسی دومادیشون جبران می کنم .
- این شعر بالا یادی از گذشته بود ...

* دربدر

نه سلامی نه علیکی , مگه خونه خالته ؟
دل ما مگه ... ببخشید , زمین قبالته ؟
نه دری نه لنگری , یهو میای تو ... بی خبر
مارو عاشق می کنی .. این آخر وقاحته
ما همین یه دونه دل داراییمون بود به خدا
دل ما واسه ما نشونه اصالته
اومدی کل دل مارو یهو صاحاب شدی
اینو داشته باش که سوز دلمون حوالته ..
باشه ما میریم ولی , هیچی ولش کن به درک
شایدم دربدری واسهء ما سعادته !

پی نوشت :
- ترانه پیوستی واسه دانلود .