سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته
سنجاق قفلی

سنجاق قفلی

نوشته‌های پراکنده از یک ذهن انباشته

* زندگی مشترک

- میای باهم برقصیم ؟
- من رقص بلد نیستم .
- خب من یادت میدم .
- تا اونجایی که می دونم تو هم بلد نیستی .
- خب چه بهتر ؛ با هم یاد میگیریم .

* تعلیم و تربیت

- دخترم
- ها
- ها نه .. بگو بله بابا جون
- بله بابا جون ؟
- هااااا , ای درسته

* دعا

" الهی پیرشی جوون " دعاس یا نفرین ننه جون ؟
من میخوام بچه بمونم ... اینقد این وردو نخون
نمی خوام قاطی این آدم بزرگا گم بشم
واسه من دعا بکن : " بچه بمونی بچه جون ... "

* ولنتیاین

آورده برایم شوکولات , با لب خنداین*
امروز گمانم که بُوَد روز والن تاین
سوغات فرنگ است ولی حالت خوبیست
احساس قشنگیست و حالم وری ایز فاین*
کم کم همه حالات شده حال فرنگی
شد کرخه فراموش و نشستیم به لب راین
دل خوشکنکای الکیمان همه جور است
شادیم که هستیم همه دائما آن لاین* ...

توضیحات :
- خنداین = خنده ملیح
- وری ایز فاین = خیلی خوبه
- دائما آن لاین = به مد روز



* تیکه تیکه

- کجایی تو ؟
- خودم یه جا ؛ دلم یه جا ؛ حواسم یه جا ؛ دلبرم یه جا ...

( خدا هیچکسو به همچین دردی ندچاره )

* اوخ جااان !

آی مردم شاد باشید داروی ایدز آمده
شربتی تلخ و گیاهی با دو صد فیض آمده
گرچه ایام غم است اما شما شادی کنید
چون دوای دردتان از عالم غیض* آمده
زین به بعد آزاد می گردد روابط های خاص , با اناس
می توان زد سوزن آلوده بر بازوی راست ,
داروی ایدز آمده
نان صبح و ظهر و شب را می توان زد بر برش, تا آخرش
سیر می گردد شکم از دیدن پا تا سرش
داروی ایدز آمده
روسپی ها داغ می گردد از این پس کارشان , خوش بر این احوالشان
می شوند شاغل از این پس عده ای پیر و جوان
داروی ایدز آمده
مردمان دائم المعتاد شنگولند و شاد , پر ز باد
می کشند از بهر دولت زنده باد
داروی ایدز آمده
غربیان خوشحال زین پیغام بشکن می زنند , هی به هم تن می زنند
دیپلمات های عرب اهلا و سهلا می زنند
داروی ایدز آمده
انقلاب تازه ای آمد پدید از این روش , با جهش
این دوا ویروس ایدز را می کند انگار خرش
داروی ایدز آمده
لات و لوت ها شاد و مردم شاد و دنیا شادمان , در آن وان *
شاید این  اعجاز باشد از خدای آسمان
داروی ایدز آمده
زین به بعد ایرانیان بادی به غبغب می کنند , حلقه بر لب می کنند*
خارجی ها بهرمان تب می کنند
داروی ایدز آمده
هست این دارو ز مشتقات بمب هسته ای , یک اتم بشکسته ای
حق ما این است و هر کس دارد از آن بسته ای
داروی ایدز آمده
هی خبر های خوشی می آید از این مردمان , هر زمان
مثل این است که بهشت روی زمین گشته عیان
داروی ایدز آمده
این هنر تنهاست دست مردم ایران زمین , بعد از این
شکر ایزد می کنم چون گشته اینسان اینچنین
داروی ایدز آمده
آییی ملت شاد باشید داروی ایدز آمده
شربتی تلخ و گیاهی با دو صد فیض آمده
هرچه می خواهید انجامش دهید اندر نهان
چون دوای دردتان از عالم غیض* آمده
داروی ایدز آمده ...


* توضیحات :
غیض = غیب با تاکید
وان = یک ؛ واحد
حلقه بر لب می کنند = سوت می زنند

* معما

بردی دل من ؛ من از تو جان می خواهم
وز گمشده خویش نشان می خواهم
سر مصرع هر جمله تو حرفی بردار
هر چیز که دستت آمد ؛ آن می خواهم .